NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
برادرم! خواهرم! به گوش باش. حسین از غزه ما را میخواند. صدای پای آخرین منجی به گوش میرسد و امروز فقط با همراه آخر، هیچکس تنها نیست.
این روزها چقدر واضح صدای هل من ناصر ینصرنی حسین به گوش میرسد. گویی همهروز عاشورا و همهجا کربلاست! انگار نه انگار دنیا سرش گرم مشکلات اقتصادی کسراها و قیصرهاست. گزارش ویکی لیکس، تمام عالم را چند دور، آن هم به مسافت خط استوا زده است. شرق آسیا خودش را با توپ و ترقه کره شمالی مشغول کرده تا نکند چشمبادامیهای بیآبونان دست روی ماشه هستهای ببرند در لندن از بس که مردم منتظر متروهای اعتصابی ایستادهاند، کمرشان قولنج کرده. صدای «No War, No War» فعالان ضدجنگ در لسآنجلس گوش فلک را کر کرده که مبادا با کره جنوبی مانور مشترک بگذارید، خودتان کار را یکسره کنید. سرهنگ قذافی خوشغیرت نشست مشترک با اتحادیه اروپا و آفریقا برگزار کرده تا تکلیف مسائل مهمی مثل تجارت، تکامل منطقهای، تغییرات آب و هوایی، مسائل علمی و فضایی و دیگر مقولات علمی - تخیلی بین دو قاره سریعتر حل شود.
ناتو و طالبان هم همچنان مشغول بازی مفرح گرگم به هوا هستند و هر بار یکی به آن دیگری میگوید: «من زودتر گفتم ساک ساک. حالا تو گرگی، چشم بذار.» در عراقِ نفرینشده هم که همه درگیر موضوع اعدام صلاحالدینِ زمانند. و همچنان با تعجب آسمانریسمان میبافند که یعنی صدام بود؟ یعنی او را اعدام کردند؟ بعد با گرومپی صدای انفجار و تکهتکهشدن صدها نفر، رشته کلام از دستشان خارج شده و کلاف ذهنشان سر در گم میشود و با اخم و تخم و غرغر کردنهای غلیظ عراقی، بحث را ادامه میدهند... و در این میان، یزید خوب میداند که از این بلبشوی عالمگیر چطور استفاده کند، صدای هل من ناصر ینصرنی را چطور در گلو خفه کند و یا از چه نوع پنبهای برای بستن گوشها استفاده کند. اما نه، دیگر دیر شده. درخت تنومند بیداری خمینی به بار نشسته. دیگر ناامیدی بس است. دیگر حتی بیدار کردن شیوخ خوابزده عرب هم کار عبثی است. باید به ترکیه لائیک چشم دوخت. باید نگریست که چطور «فرقان دوغان» 19 ساله متولد آمریکا و بزرگشده قیصریه، عزمش را جزم میکند برای نجات حسین و خونش عرشه ماوی مرمره را رنگین میکند تا دیگر گلوی فرزند رسولالله بریده نشود. باید دید که «سیدحسن» چهگونه یک دنیا صهیونیست را با فریادهای افشاگرانهاش به سوراخ وحشت میتاراند و یزید و یزیدیان را در قصرالخضراها میلرزاند. باید نگاه کرد که از مالزی و اندونزی نیمچه مسلمان، تا هند سیک و هندو و بودایی و کجا و کجا و کجا، چهطور سر و دست میشکنند برای یاری حسین. دیگر رأی شریح قاضیهای جلوسکرده در آسمانخراشهای سر به فلک کشیده منهتن یک سِنت هم ارزش ندارد. چراکه واحد داد و ستد جهانی دیگر دلار نیست، نفت نیست، طلا نیست؛ عشق است. درست مثل دوره افتتاح آرمانشهر آخرالزمانی. آخر دیگر آخرالزمان است. و همه اینها به برکت دم مسیحایی خمینی و ولایت علوی سیدعلی است. حالا بگذار وادادهگان انقلاب و انقلاب فروشان کاخهای سبز اموی گلویشان را جر بدهند که «نه غزه، نه لبنان...». چه اهمیتی دارد؟! مهم این است که ما هستیم. از ایران انقلابی تا ترکیه در شُُرُف انقلاب. برادرم! خواهرم! به گوش باش. حسین از غزه ما را میخواند. صدای پای آخرین منجی به گوش میرسد و امروز فقط با همراه آخر، هیچکس تنها نیست. سهیل کریمی منبع: هفته نامه پنجره/ شماره 72
[ دوشنبه 89/9/22 ] [ 10:28 صبح ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|